Single ...یاد گرفته ام تنهایی را به بودن درجمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهم ... Single |
ذهنم پر از تو و خالي از ديگران است ، اما کنارم خالي از تو و پر از ديگران است !
از بچگي به من آموختندهمه را دوست بدار
حال که بزرگ شده ام
و
کسي را دوست مي دارم
مي گويند:
فراموشش کن
فکر کردن به تو ، کار شب و روز من شده ، بس که حالم گرفته است
چشمانم غرق در اشکهایم شده ….
دیگر گذشت ، تو کار خودت را کردی ، دلم را شکستی و رفتی ….
همه چیز گذشت و تمام شد ، این رویاهای من با تو بود که تباه شد…
کاش مي فهميدي براي اين که تنهايم تو را نميخواهم ؛ برعکس .... براي اين که ميخواهمت ؛ تنهايم
هر بار که می خواهم به سمتت بیایم، یادم می افتد که دلتنگی بهانه خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست …!
تمام سعیمو میکنم دیگه اشتباه نکنم...!!!
تو را طلب نمیکنم…نه اینکه بی نیازم … صبورم . . .
به سلامتــــي اون کـــه وقتي تـــــوي اغــــوشــش هستـــــم همـــه وجودم ميلـــرزه!.!.! نـــه از تـــرس يا لــــذتٍ عشقبــــازي ... واســـه وحشــــت از فــــردايٍ بــــدون او
هيچ فکر نميکردم که وقتي گفتم برو!
بروي و مرا تنها بگذاري...
گفتي زمان همه چيز را حل مي کند!
اين همه آشوب به راه انداخته اي و رفته اي که کاري دست زمان داده باشي!
این بار را تو بگو دوستت دارم!
نترس؛من حواسم به آسمان هست که مبادا به زمین بیاید…
از تنهایی گریزی نیست بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند
نمیخواهم کسی شال گردن اضافی اش را دور گردنم بیاندازد..
زندگي اتفاق غمگيني است ، وقتي تنهايي ات سالها از تو بزرگتر باشد!.
پی نوشت:بازم امروز من بودمو خدامو قلیونم + اهنگای معین ک
دیوونم کردن
واقعا چه حسیه این تنهایی ها هم خوبه هم بد!!!
دلـتنگت می شوم…
چـشمانم را روی هم می گذارم
بلکه یادت را فراموش کنم…
تـو بگو دلــکم
مگر می شــود یــک عـمری را فراموش کـرد؟
اگر سهمی از فردا داشتم که هیچ…
اما اگر فردا سهم من نبود…
به یاد این همه سادگی، یک یادش بخیر ساده از سهم خودت برایم کنار بگذار، تا لااقل تلافی کرده باشی، امروزی را که تمام سهمم را برای دلتنگیت کنار گذاشت...
مي نوازم براي دلتنگي هايم
امروز من و گيتار خسته ام
احساس را فرياد خواهيم زد
چه غمگينانه مي نوازد امروز
گيتار خاک گرفته ي من
از اعماق وجودم
احساس ژرفي را فرياد خواهم زد
اين دوست داشتن ابديست
و چه احساس قشنگيست
با تو تا هميشه ماندن
صدايم را مي شنوي اين منم
شاهزاده سرزميني افسون شده
و هرگز فراموش نکن
من اينجا تنها در آستانه مرگ هم
فقط يک چيز خواهم گفت
دوستت دارم براي هميشه
طبيبان بر سر بالين من آهسته ميگفتند که امشب تا سحر اين عاشق دلخسته ميميرد..........
دلم در سينه مي سوزد......تو را ناديده مي ميرم
حديث آرزوهايم همه ناگفته مي ماند..... ز هر جا بگذرد تابوت من غوغا بپا خيزد............چه سنگين ميرود اين مرده از بس آرزو دارد.......
مردان هم قلب دارند..... فقط صدايشان، يواش تر از صداي قلب يک زن است!!..... مرد ها هم در خلوتشان براي عشقشان گريه ميکنند!...... شايد نديده باشي؛ اما هميشه اشک هايشان را در آلبوم دلتنگيشان قاب ميکنند!...... هر وقت زن بودنت را ميبينم؛ سينه ام را به جلو ميدهم،صدايم را کلفت تر ميکنم ... تا مبادا...لرزش دست هايم را ببيني ! مرد که باشي ... دوست داري ... از نگاه يک زن مرد باشي ..! نه بخاطر زورِ بازوهايت!!