Single ...یاد گرفته ام تنهایی را به بودن درجمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهم ... Single |
لحظه ها چه سخت میگذرند
با اینکه میدانم
عاقبت تلخش را
باید بگذرم از عشقم
باید انرا به مالک اصلی
بسپارم و بروم
تا اینکه دیگر نبینم
رخ زیبای محبوبم
خدایا گله دارم
از این غرور فولاد صفت
که هرگز به خاطر عشقم نشکست
از عجز قلب در برابر عقل
از ناتوانی زبانم
نتوانستم بگویم وحال
بایداورا به معشوقش
بسپارم حال که باهرقدم
فرسخ ها از او دور میشوم
فقط صدای خنده های او
نزد عشق خودش
را میشنوم اه
که صدای شکستن قلب من
در صدای خنده های ان دختر
گم شد و هرگز به گوشش نرسید
حال
آرزویم خوشبختی اوست
وآزادی من
از بند این عشق
ناکام وتلخ
ورهایی
وتنهایی...
نظرات شما عزیزان: